ابوالحسن بن محمدکاظم صفای جاجرمی اصفهانیابوالحسن بن محمدکاظم صفای جاجرمی اصفهانی، از دانشمندان و ادبای قرن سیزدهم هجری در اصفهان بوده است. ۱ - معرفی اجمالیملاّ ابوالحسن جاجرمی خراسانی متخلّص به «صفا» فرزند ملاّمحمّدکاظم متخلّص به «اداء»، عالم فاضل کامل، شاعر ادیب بارع، از دانشمندان و ادبای قرن سیزدهم هجری. وی پس از تحصیل معقول و منقول، در تهران، معلّم محمّدتقی میرزا قاجار بوده، و سپس به اصفهان آمده، و در آن جا ساکن شده است. در سرودن شعر فارسی، عربی و ترکی استاد، و در علوم مختلف، مهارت داشته، و عمر را به تحقیق و تالیف سپری نموده است. [۱]
عليزاده، حسين، مشاهیر جاجرم، ج۱، ص۱۰۹.
[۲]
مهدوی، سیدمصلحالدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۱۵۸.
سال وفاتش معلوم نیست.۲ - آثار و تالیفاتاین کتب و رسالهها از آثار او است: ۱. اخلاق الاولیاء؛ منظومه فارسی خطاب به فرزندش نصراللّه که در سال ۱۲۳۹ سروده، [۳]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۱، ص۳۶۵.
و نسخه آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره ۲۶۰۶ موجود است. [۴]
مرکز اسناد دانشگاه تهران، فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج۹، ص۱۴۶۱.
۲.اخلاق؛ به فارسی. ۳. برکات القائم لایقاظ النّائم؛ در اخلاق، که در سال ۱۲۳۰ق تالیف شده، و به شماره ۲۷۷۰ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. [۵]
مرکز اسناد دانشگاه تهران، فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج۱۰، ص۱۶۲۸.
۴. تحفه الامیر؛ که در آن به قدر ثلث قرآن را تفسیر نموده است. ۵. جهادیّه؛ رسالهای است در وجوب جهاد، به فارسی که در جریان جنگهای ایران و روسیه نوشته، و در جمعه ۲۶ جمادیالاوّل ۱۲۳۸ق از تالیف آن فراغت یافته است. نسخه آن در کتابخانه حاج شیخ عبّاس قمی در مشهد مقدّس بوده است. [۶]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۵، ص۱۹۶.
۶. رساله در جبر و اختیار؛ که آن را در سال ۱۲۲۹ق برای میرزا محمّدتقی میرزا قاجار تالیف نموده است. ۷. دیوان صفای جاجرمی؛ ۸. رایات الاجتهاد؛ که در اصفهان تالیف شده. ۹. سؤال و جواب؛ در عصمت و سؤالاتی است که جاجرمی از حکیم ملاّعلی نوری پرسیده است. ۱۰. هدیه المکیّه؛ که آن را در هنگام تشرّف به حجّ در سال ۱۲۴۵ق به نظم کشیده است. ۱۱. ینابیع الحکمه؛ در مواعظ و اخلاق به فارسی، که در شعبان ۱۲۴۰ق تالیف شده، و در سال ۱۳۰۴ق به طبع رسیده است. ۳ - پانویس
۴ - منبعمهدوی، سید مصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۲۵۸. |